هفته شلوغ یه ووروجک
این هفته ، هفته سختی رو باهات گذروندیم نمیدونم چرا انقدر این هفته شیطون و شر شده بودی ظاهرا چشم خوردی که تعریفت رو کردم و گفتم ساکت و خانوم و فهمیده هستی البته هستیا ولی این هفته اون روی سکه خودت رو هم نشونمون دادی . پنجشنبه صبح رفتیم تا برای بابا خرید کنیم توی مغازه دیگه از همه جا سر دراوردی از ویترین و کشوی کمدها و زیر میز و خلاصه که هر جا که ممکن بود چیزی برای خرابکاری وجود داشته باشه رفتی آقای فروشنده هم برای آروم کردنت هر چی دم دستش بود بهت میداد ولی بازم راضی نمیشدی بابابا رفتی توی اتاق پرو و اجازه نمیدادی بابا لباسش رو پرو کنه خلاصه که با هر زحمتی شده بود بابا چند دست لباس خرید و اومدیم خونه و چند ساعت بعدش رفتیم نمایش...
نویسنده :
آتنا مامانیه روشا یدونه
0:02